صفحه اصلی > عمومی : معرفی کتاب: بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی

معرفی کتاب: بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی

معرفی کتاب: بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی

راهنمای جامع بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی: نگاهی دقیق به کتاب تحول‌آفرین اولیویه بلانشار

مقدمه: چرا ROI در شبکه‌های اجتماعی اهمیت دارد؟

در فضای کسب‌وکار امروز که شبکه‌های اجتماعی به جزئی جدایی‌ناپذیر از اکوسیستم کسب‌وکار تبدیل شده‌اند، همچنان پرسش کلیدی درباره بازگشت سرمایه (ROI: Return on Investment) بدون پاسخ شفاف باقی مانده است. کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ ساعت‌ها زمان و منابع مالی خود را صرف تولید محتوا در پلتفرم‌هایی مانند فیسبوک، توییتر و اینستاگرام می‌کنند، اما غالباً نمی‌دانند آیا این هزینه و تلاش واقعاً به نتایج مطلوب اقتصادی یا استراتژیک منجر می‌شود یا خیر. 

معرفی کتاب: بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی

اولیویه بلانشارد (Olivier Blanchard) در کتاب خود با عنوان
Social Media ROI: Managing and Measuring Social Media Efforts in Your Organization
به‌صورت دقیق و کاربردی تلاش می‌کند تا پل ارتباطی میان فعالیت‌های شبکه‌های اجتماعی و اهداف کلان سازمانی را نشان دهد.

وی که یک متخصص باتجربه در حوزه برندینگ و استراتژی برند  به‌شمار می‌رود، در این کتاب نشان می‌دهد که چرا تعامل صرفاً مبتنی بر لایک‌ها و اشتراک‌گذاری‌ها (Shares) کافی نیست و چگونه می‌توان معیارهای شبکه‌های اجتماعی را به اهداف مالی یا سازمانی گره زد. در ادامه و در این مطلب از بلاگ دیتاک، ترجمه‌ای جامع و وفادار از نکات کلیدی این اثر ارائه می‌شود؛ به نحوی که شما بتوانید چارچوب اصلی تفکر بلانشاردرا درباره ROI در شبکه‌های اجتماعی درک کنید.

بخش اول: معرفی اولیویه بلانشارد و چرایی تمرکز بر ROI در شبکه‌های اجتماعی

۱.۱ پیشینه اولیویه بلانشارد

اولیویه بلانشارد، استراتژیست برند و بنیان‌گذار BrandBuilder Marketing، سال‌ها تجربه در بازاریابی کسب‌وکار به کسب‌وکار (B2B) و کسب‌وکار به مصرف‌کننده (B2C) دارد. در این کتاب دیدگاه اصلی وی بر این استوار است که شبکه‎‌های اجتماعی نباید صرفاً یک ابزار جانبی در سازمان باشند، بلکه باید به‌صورت یکپارچه با اهداف کلان و فرآیندهای مدیریتی ادغام شوند.

درباره نویسنده کتاب Soical Media ROI - Olivier Blanchard

۱.۲ چرایی ضرورت سنجش ROI در شبکه‌های اجتماعی

در این کتاب، بلانشارد بارها یادآوری می‌کند که سازمان‌ها به دلایل مختلف از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند: برخی به دنبال آگاهی‌بخشی درباره برند هستند، برخی به جذب مشتریان بالقوه فکر می‌کنند و گروهی دیگر، شبکه‌های اجتماعی را ابزاری برای مدیریت بحران و روابط عمومی می‌دانند. اما در نهایت، مدیران و سهام‌داران می‌خواهند بدانند این تلاش‌ها چه سودی برای سازمان دارد و چگونه می‌توان هزینه‌ها را با درآمدها یا مزایای ملموس مقایسه نمود.

  • جنبه مالی: آیا فروش یا سود نهایی افزایش پیدا می‌کند؟
  • جنبه استراتژیک: آیا رضایت مشتری و وفاداری برند بالا می‌رود؟
  • جنبه عملیاتی: آیا هزینه‌های پشتیبانی یا بازاریابی کاهش یافته است؟

دقیقاً به همین دلیل است که اولیویه بلانشارد کتاب خود را بر محور مفهوم ROI در شبکه‌های اجتماعی بنا کرده و می‌کوشد نشان دهد که هر گونه سرمایه‌گذاری در فضای دیجیتال باید به شکلی هوشمندانه سنجیده شود.

بلانشارد تأکید می‌کند که سازمان‌ها نباید به سادگی روی تعاملات احساسی (مانند تعداد دنبال‌کنندگان یا نرخ درگیری کاربران) متکی بمانند؛ بلکه باید نشان دهند که چگونه این فعالیت‌ها مستقیماً به پیشرفت کسب‌وکار منجر می‌شود. از منظر او، “Social Media ROI” مفهومی فراتر از آمار ظاهری و گاه وسوسه‌کننده است و نیازمند یک دیدگاه استراتژیک و جامع در کل سازمان می‌باشد.

کتاب Soical Media ROI

بخش دوم: توسعه برنامه شبکه‌های اجتماعی 

۲.۱ شکل‌گیری سازمان اجتماعی

بلانشارد در فصل‌های ابتدایی، مفهوم «سازمان اجتماعی (Social Company)» را مطرح می‌کند. این تحول نیازمند صبر، برنامه‌ریزی دقیق و تغییر ذهنیت است. او معتقد است که برای بهره‌مندی واقعی از پتانسیل‌های شبکه‌های اجتماعی، شرکت‌ها باید ذهنیت خود را از حالت «یک رسانه برای تبلیغات» به «یک بستر برای تعاملات انسانی» تغییر دهند. وی نمونه‌هایی از برندهای موفق نظیر Ford و Starbucks را ارائه می‌دهد که توانسته‌اند پیام خود را به شکلی شخصی و انسانی به مخاطبان منتقل کنند. بر این اساس:

  • رویکرد انسان‌محور (Human-Centric Approach): تعاملات در شبکه‌های اجتماعی، یادآور روش‌های سنتی تجارت پیش از عصر صنعتی است؛ یعنی رو در رو، بر پایه گفت‌وگوی مستقیم و مبتنی بر اعتماد و وفاداری.
  • چارچوب‌های عملیاتی شفاف: بلانشارد تأکید دارد که موفقیت در شبکه‌های اجتماعی تصادفی نیست؛ نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، تعریف دستورالعمل‌های مشخص، استراتژی‌های شفاف،  حمایت سازمانی و اجرای دقیق است.

۲.۲ همسو کردن شبکه‌های اجتماعی با اهداف کسب‌وکار

نکته کلیدی که بلانشارد همواره بر آن پافشاری می‌کند، تفکیک میان استراتژی  و تاکتیک  است. استراتژی‌ها برنامه‌های کلانی برای دستیابی به اهداف هستند و به هدفی وسیع‌تر مانند افزایش فروش یا ارتقای شهرت برند می‌پردازد. در حالی که تاکتیک‌ها اقدامات خاصی هستند که به اجرای این استراتژی کمک می‌کنند.  او بیان می‌کند که برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی باید با اهداف بزرگ‌تر سازمان، مانند افزایش فروش، بهبود حفظ مشتری یا تقویت اعتبار برند، هم‌راستا شوند.

برای نمونه، راه‌اندازی یک مسابقه در اینستاگرام یا تولید محتوای ویدئویی جذاب، یک تاکتیک است. اما این تاکتیک‌ها باید با هدف کلان سازمان -مثلاً رشد ۲۰ درصدی فروش یک محصول خاص در سه ماه آینده- پیوند داشته باشند.

بلانشارد پیشنهاد می‌کند که شرکت‌ها، پیش از هر اقدامی، اهداف خود را به چند دسته تقسیم کنند:

  • اهداف مالی: مانند رشد درآمد یا کاهش هزینه‌های مرتبط با خدمات مشتری.
  • اهداف بازاریابی: مانند افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان جدید، یا بهبود نرخ تبدیل (Conversion Rate).
  • اهداف روابط عمومی و مدیریت بحران: مانند توانایی پاسخگویی سریع به شایعات یا انتقادات گسترده.

تنها در این صورت است که می‌توان موفقیت یا شکست یک برنامه شبکه‌های اجتماعی را با اطمینان ارزیابی نمود.

۲.۳ برنامه‌ریزی برای اندازه‌گیری عملکرد

بلانشارد بارها اشاره می‌کند که اگر نتوانیم اندازه‌گیری کنیم، نمی‌توانیم پیشرفت کنیم. در نتیجه، انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs: Key Performance Indicators) یکی از مهم‌ترین گام‌ها در آغاز هر برنامه شبکه‌های اجتماعی است. این KPIs باید دقیقاً در راستای همان اهداف سازمانی باشند که در بخش قبل تعریف شده‌اند.

به عنوان نمونه، اگر کاهش هزینه‌های پشتیبانی هدفی کلیدی است، سازمان باید اندازه‌گیری کند که چند پرسش یا شکایت مشتری در توییتر یا فیسبوک پاسخ داده شده و این پاسخگویی چقدر باعث کاهش تماس‌های تلفنی یا مراجعه حضوری شده است. تنها با مستندسازی این اعداد و ارقام می‌توان به یک نتیجه کاربردی درباره ROI دست یافت.

همسو کردن شبکه‌های اجتماعی با اهداف کسب‌وکار (Aligning Social Media to Business Goals)

بخش سوم: یکپارچه‌سازی برنامه شبکه‌های اجتماعی در سازمان

۳.۱ درک چگونگی ادغام شبکه‌های اجتماعی در ساختار سازمان

اولیویه بلانشارد اصرار دارد که شبکه‌های اجتماعی درون سازمان باید مرحله به مرحله رشد کنند. ابتدا ممکن است یک «آزمایش محدود (Test Adoption)» انجام شود تا بازخوردهای اولیه به دست آید. سپس با بررسی نتایج، به سمت یکپارچگی وسیع (Full Operational Integration) حرکت شود. این رویکرد، مانع از این می‌شود که سازمان بدون شناخت عمیق، یک سرمایه‌گذاری کلان در شبکه‌های اجتماعی انجام دهد و در نهایت شکست بخورد.

مدل‌های متمرکز (Centralized) و غیرمتمرکز (Decentralized)

بلانشارد می‌گوید که برخی سازمان‌ها ترجیح می‌دهند یک تیم کوچک و متمرکز برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی داشته باشند، در حالی که دیگر سازمان‌ها، مدیریت را به واحدهای مختلف می‌سپارند. مزیت مدل متمرکز، هماهنگی بهتر و امکان گزارش‌دهی شفاف‌تر است. در مقابل، مدل غیرمتمرکز ممکن است سرعت و تنوع بیشتری ایجاد کند اما ریسک ناسازگاری پیام‌ها را نیز افزایش می‌دهد.

۳.۲ اصل “People Principle” یا اصل نیروی انسانی

کتاب بلانشارد بر اهمیت نیروی انسانی تأکید می‌کند. یک استراتژی عالی شبکه‌های اجتماعی بدون داشتن افراد مستعد و آموزش‌دیده، احتمالاً شکست خواهد خورد. او می‌گوید:

  1. تیم رهبری (Social Media Directors): این گروه راهبرد را تعیین می‌کنند و هماهنگی لازم را با مدیران ارشد سازمان انجام می‌دهند.
  2. تیم اجرایی (Tactical Team): شامل افرادی است که محتوا را تولید و منتشر می‌کنند، به نظرات پاسخ می‌دهند و گزارش‌ها را آماده می‌کنند.
  3. آموزش و گواهی‌نامه‌ها (Training and Certifications): همه کارمندان، حتی آن‌هایی که به ظاهر مستقیماً با شبکه‌های اجتماعی مرتبط نیستند، باید دستورالعمل‌های اساسی را درک کنند تا اشتباهات فاحشی رخ ندهد. برنامه‌های آموزشی اطمینان می‌دهند که کارکنان توانایی نمایندگی مؤثر برند را به‌صورت آنلاین دارند.

SocialMediaRoi

بخش چهارم: مدیریت برنامه شبکه‌های اجتماعی

۴.۱ گوش دادن پیش از سخن گفتن (Listening Before Talking)

بلانشارد معتقد است که Social Listening نخستین قدم برای هر برنامه موفق در شبکه‌های اجتماعی است. او می‌گوید پیش از آنکه سازمان شروع به ارسال پیام‌ها و تبلیغات کند، باید زمان قابل توجهی را صرف پایش (Monitoring) صحبت‌های مشتریان بالقوه و بالفعل بکند. این پایش نه تنها منبعی ارزشمند برای ایده‌های محتوایی محسوب می‌شود، بلکه به شناسایی سریع مشکلات و فرصت‌ها کمک می‌کند. همچنین بینش‌های ارزشمندی درباره ترجیحات مشتری، روندهای نوظهور (ترندها) و بحران‌های احتمالی به سازمان می‌دهد.

  • آگاهی آنی (Real-Time Awareness): با ابزارهای سوشال لیسنینگ می‌توان از احساس کاربران درباره یک محصول یا کمپین، در لحظه و به‌موقع مطلع شد.
  • تحقیقات بازار (Market Research): داده‌های حاصل از گفتگوهای آنلاین می‌تواند در حکم یک نظرسنجی غیرمستقیم باشد و به تیم بازاریابی کمک کند تا دیدگاه‌های دقیق‌تری درباره نیازهای مخاطب به دست آورد.

۴.2 مدیریت دیجیتال برند و شبکه‌های اجتماعی

در این بخش از کتاب، نویسنده به تقاطع مدیریت برند و شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. وی تأکید دارد که شبکه‌های اجتماعی هویت برند را در معرض دید همه قرار می‌دهند؛ از افراد عادی گرفته تا رسانه‌ها و حتی رقبا. در چنین فضایی:

  1. تعامل با جامعه (Community Engagement): ساخت و تقویت جامعه آنلاین باعث می‌شود مخاطبان حس وفاداری بیشتری پیدا کنند.
  2. مدیریت بحران (Crisis Management): اگر یک اتفاق منفی رخ دهد (مثلاً شایعه کیفیت پایین محصول)، یک پاسخ سریع و شفاف در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند ماجرا را تا حد زیادی مهار کند.

درباره مدیریت بحران این مطالب  را  بخوانید:

Social Media measurment

4.3 تحلیل احساسات و مشارکت کاربران

بلانچارد همچنین بر تحلیل احساسات (Sentiment Analysis) تأکید دارد. این روش اجازه می‌دهد بدانیم کاربران در شبکه‌های اجتماعی چه دیدگاهی درباره برند یا محصولات دارند. مثبت، منفی یا خنثی بودن دیدگاه مخاطبان نشان می‌دهد که آیا ما در مسیر درست حرکت می‌کنیم یا باید هرچه سریع‌تر رویکرد خود را اصلاح کنیم. با شناسایی «اینفلوئنسرها» و کاربران کلیدی نیز می‌توان واکنش‌های دقیق‌تری نشان داد و از ROI بهتری برخوردار شد.

 

بخش پنجم: اندازه‌گیری برنامه شبکه‌های اجتماعی

۵.۱ ایجاد یک روش اندازه‌گیری برای برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی

بلانشارد در این فصل، به طور مشخص و گام‌به‌گام توضیح می‌دهد که چگونه می‌توان یک ساختار سنجش یا روش اندازه‌گیری ایجاد کرد. از نظر او، بهترین راه این است که:

  1. وضعیت ابتدایی (Baseline) را مشخص کنیم؛ یعنی قبل از شروع فعالیت اجتماعی، بدانیم وضعیت فعلی فروش، ترافیک وب‌سایت یا سطح رضایت مشتریان چگونه است.
  2. جدول زمانی (Activity Timeline) برای کمپین‌ها یا فعالیت‌های مختلف تهیه نماییم تا در طول دوره، اثر هر فعالیت بر معیارهای تعریف‌شده بررسی شود.
  3. هم‌پوشانی داده‌ها (Data Overlay) را انجام دهیم؛ یعنی بین رویدادهایی که در شبکه‌های اجتماعی اتفاق افتاده با فروش، مراجعات پشتیبانی یا ترافیک سایت، رابطه برقرار کنیم تا بفهمیم کدام اقدام، کدام نتیجه را رقم زده است. با انطباق داده‌ها، الگوها و روابط را پیدا کنیم.

۵.۲ بازگشت سرمایه و دیگر دستاوردهای شبکه‌های اجتماعی 

بلانشارد یادآور می‌شود که ROI فقط به اعداد مالی محدود نمی‌شود. بله، اگر شما یک فروشگاه اینترنتی دارید، می‌توانید اثر شبکه‌های اجتماعی را بر درآمد مستقیم بسنجید. اما گاهی منافع، به‌صورت غیرمستقیم بروز می‌کنند؛ مثلاً افزایش رضایت مشتریان یا کاهش هزینه‌های تبلیغات سنتی. او این منافع را به دو دسته اصلی تقسیم می‌کند:

  1. مالی (Financial): مثل افزایش فروش، کاهش هزینه‌های پشتیبانی یا کاهش هزینه‌های تبلیغات دیگر.
  2. غیرمالی (Non-Financial): مثل بهبود تصویر برند، افزایش تعامل مثبت کاربران یا بهبود نرخ رضایت مشتری.

بلانشارد برای جمع‌بندی این مسئله، یک چارچوب به نام F.R.Y. Framework پیشنهاد می‌دهد که در آن سه عامل را مدنظر قرار می‌دهد: Frequency (دفعات تکرار خرید یا تعامل)، Reach (دامنه دسترسی یا گستره نفوذ) و Yield (بازدهی مالی هر تعامل یا خرید). با نظارت مستمر بر این سه عامل، می‌توان درک کرد که شبکه‌های اجتماعی چه تأثیری بر عملکرد نهایی برند دارند.

معرفی کتاب بازگشت سرمایه در شبکه‌های اجتماعی از الیویه بلانشارد

بخش ششم: جمع‌بندی و آینده ROI در شبکه‌های اجتماعی

۶.۱ رویکرد بلانشار؛ فراتر از یک راهنمای ساده

یکی از ویژگی‌های کتاب بلانشارد این است که صرفاً یک دستورالعمل گام‌به‌گام ارائه نمی‌دهد، بلکه یک فراخوان برای سازمان‌هاست که تفکر استراتژیک و پاسخگویی (Accountability) را در فعالیت‌های آنلاین جدی بگیرند. او می‌گوید اگر شبکه‌های اجتماعی مجانی به نظر می‌رسند، به این معنا نیست که بدون هزینه یا بدون نیاز به توجیه اقتصادی‌اند. در واقع، زمان و منابعی که صرف تولید محتوا می‌شود، در نهایت باید جایی در درآمد یا صرفه‌جویی هزینه‌ها منعکس گردد.

۶.۲ اهمیت سرمایه‌گذاری هوشمندانه در شبکه‌های اجتماعی

بلانشارد بارها تأکید دارد که موفقیت در شبکه‌های اجتماعی نیازمند سرمایه‌گذاری هوشمندانه است. این سرمایه‌گذاری صرفاً مالی نیست، بلکه شامل موارد زیر می‌شود:

  • زمان و توجه مدیران ارشد: اگر مدیران عالی‌رتبه نقش شبکه‌های اجتماعی را جدی نگیرند، هماهنگی بین واحدهای سازمان دشوار خواهد شد.
  • آموزش و به‌روزرسانی مهارت کارکنان: فناوری و ترجیحات مخاطبان پیوسته تغییر می‌کند و این امر می‌طلبد که کارکنان آموزش ببینند و با روندهای جدید همگام شوند.
  • انتخاب ابزارهای تحلیلی مناسب: داده‌ها باید از منابع معتبر جمع‌آوری شده و با متدولوژی‌های درست تحلیل شوند تا در نهایت گزارش‌های قابل اطمینان برای تصمیم‌گیری به دست آید.

۶.۳ پیام اصلی کتاب: همسوسازی اهداف سازمانی با شبکه‌های اجتماعی

در نهایت، کتاب بلانشارد بر یک اصل کلیدی تأکید دارد: تمامی تلاش‌ها در شبکه‌های اجتماعی باید با اهداف کلی سازمان همسو باشد. این اهداف می‌توانند رشد درآمد، افزایش رضایت مشتری، مدیریت بحران یا تقویت تصویر برند باشند. هر چه این همسویی بیشتر باشد، محاسبه ROI واقعی‌تر خواهد بود.

او این نگرش را به‌صورت ساده بیان می‌کند:

«اگر نمی‌دانید به کدام مقصد می‌روید، نمی‌توانید ارزش سفر را بسنجید.»

بنابراین، تعریف روشن مقصد (سود مالی، کاهش هزینه، خلق ارزش اجتماعی و …) شرط لازم برای آن است که بتوانیم متوجه شویم آیا اقدامات ما در فضای شبکه‌های اجتماعی موثر بوده یا خیر.

بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی

نتیجه‌گیری

کتاب Social Media ROI اثر اولیویه بلانشار، چراغ راهی برای تمام کسانی است که می‌خواهند فعالیت‌های خود در شبکه‌های اجتماعی را از سطحی صرفاً تبلیغاتی و بر پایه تعداد لایک یا فالوور، به سطحی استراتژیک و ارزش‌آفرین ارتقاء دهند. محوری‌ترین پیام این کتاب آن است که شبکه‌های اجتماعی، اگرچه در نگاه اول ابزاری «رایگان» تلقی می‌شوند، اما در حقیقت نیازمند سرمایه‌گذاری هوشمندانه در سطح منابع انسانی، مالی و مدیریتی هستند. تنها در این صورت است که می‌توان از آن‌ها انتظار بازگشت سرمایه ملموس داشت.

سرفصل‌های اصلی که بلانشارد مطرح می‌کند، هر یک قطعه‌ای از پازل موفقیت در شبکه‌های اجتماعی هستند:

  • تعریف و تبیین اهداف کلان سازمان،
  • بهره بردن از سوشال لیسنینگ در تمامی مراحل قبل، حین و پس از برنامه‌ریزی برای شبکه‌های اجتماعی
  • تخصیص تیم و منابع برای تولید محتوا و ارتباط با مخاطب،
  • پیاده‌سازی روش‌های اندازه‌گیری کمی و کیفی (از F.R.Y. Framework تا تحلیل احساسات و انتساب درآمدها)،
  • یکپارچه‌سازی عملیات شبکه‌های اجتماعی با دیگر بخش‌های سازمان،
  • و در نهایت، داشتن ذهنیت پاسخگویی و ارزیابی مداوم.

در دورانی که بسیاری از شرکت‌ها به‌دلیل فشار رقابت در بازارهای دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی را صرفاً راهی برای «دیده شدن» می‌دانند، کتاب بلانشارد یادآوری می‌کند که «دیده شدن» باید در راستای تحقق یک هدف ملموس باشد. اگر برند شما به دنبال فروش بیشتر، افزایش رضایت مشتری یا ایجاد فضای تعاملی بهتر با مخاطبان است، باید مشخص شود که هر کمپین یا اقدامی در شبکه‌های اجتماعی دقیقاً کدام‌یک از این اهداف را دنبال می‌کند و چگونه می‌توان تأثیر آن را محاسبه نمود.

از دید او، این همان نقطه تمایزی است که نام ROI را در شبکه‌های اجتماعی معنا می‌کند. چرا که اگر در انتهای مسیر نتوانید به سهام‌داران یا مدیران بگویید این فعالیت‌ها چقدر به سود یا کاهش هزینه سازمان منجر شده است، احتمالاً منابع بیشتر برای ادامه راه در اختیار نخواهید داشت. بلانشارد در کتاب خود ابزارها، روش‌ها و اصول فکری لازم را برای این «گزارش‌دهی هوشمندانه» ارائه می‌دهد. به همین دلیل، چه یک متخصص بازاریابی دیجیتال باشید، چه مدیر اجرایی که به دنبال توجیه سرمایه‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی است، این کتاب می‌تواند نقطه شروع مناسبی باشد.

این اثر یک چارچوب ساده ارائه می‌دهد که هر کسب‌وکاری، با هر اندازه‌ای، می‌تواند برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی‌اش را طراحی، توسعه و مدیریت کند؛ چه با همکاری آژانس‌های دیجیتال یا به‌تنهایی.

نکته نهایی و اهمیت کتاب برای فضای کسب‌وکار فارسی‌زبان

در بازار ایران نیز، رشد سریع شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام و توییتر باعث شده بسیاری از برندها زمان و هزینه زیادی به فعالیت در این پلتفرم‌ها اختصاص دهند. بااین‌حال، مسئله اصلی همچنان همان است که بلانشارد در کتابش مطرح می‌کند: «چگونه بدانیم این تلاش‌ها واقعاً می‌تواند درآمد یا ارزش ملموس ایجاد کند؟»

اگرچه شرایط فرهنگی و زیرساختی در ایران با کشورهای غربی تفاوت‌هایی دارد، اما اصولی مانند هدف‌گذاری دقیق، انتخاب شاخص‌های عملکردی همسو با اهداف سازمان و ارزیابی منظم نتایج، امری جهانی است. مترادف‌سازی یا بومی‌سازی برخی رویکردها شاید ضروری باشد، اما در نهایت، سنجش بازگشت سرمایه اصلی است که می‌تواند تصمیم‌گیری‌های آینده را در هر سازمانی، به شکل ملموسی بهبود دهد.

پیام نهایی: برای کسانی که به‌صورت جدی دنبال استفاده از ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی در راستای رشد کسب‌وکار هستند، کتاب Social Media ROI یک منبع بی‌نظیر و ارزشمند است. این کتاب هم به جنبه‌های راهبردی می‌پردازد و هم ابزارهای اجرایی ارائه می‌دهد تا بتوانید قدم به قدم نشان دهید چگونه یک ایده خلاقانه در توییتر یا اینستاگرام، به افزایش فروش یا بهبود اعتبار برند شما منجر شده است. و این همان نقطه‌ای است که می‌توان گفت سرمایه‌گذاری در حوزه Social Media نه تنها یک هزینه سربار نیست، بلکه یک فرصت واقعی برای خلق سود و ارزش بلندمدت است.

در نهایت، کتاب Social Media ROI یادآور می‌شود که حتی کوچک‌ترین فعالیت در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند در صورت پایش دقیق، اثربخشی بزرگی داشته باشد. ما در دیتاک باور داریم که «دیتا صحبت می‌کند…» و با گوش سپردن به گفت‌وگوهای آنلاین، می‌توان مسیر تصمیم‌گیری را هوشمندانه‌تر ترسیم کرد. اگر مایلید درباره ابزارها و راهکارهای دیتاک برای تحلیل و پایش حرفه‌ای شبکه‌های اجتماعی بیشتر بدانید، همین حالا با ما تماس بگیرید یا به وب‌سایت دیتاک سر بزنید.

کتاب بازگشت سرمایه (ROI) در شبکه‌های اجتماعی

منابع:  کتاب Social Media ROI و GoogleBooks

مها فیروزی

مقالات مرتبط

کامنت منفی در فضای مجازی چگونه می‌تواند باعث رشد برند شود؟

کامنت منفی؛   منشا هراس برای برندها در دنیای دیجیتال، برندها هر روز…

24 بهمن 1403

سوشال لیسنینگ B2B تا چه اندازه مهم و کاربردی است؟ + نحوه استفاده از آن

سوشال لیسنینگ برای کسب‌وکارهای B2B از اهمیت بالایی برخوردار است. بر اساس…

24 بهمن 1403

کیفیت اینترنت ایران و عملکرد شرکت‌های ارائه‌دهنده اینترنت زیر ذره‌بین کاربران

دیتاک در تازه‌ترین گزارش از مجموعه گزارش‌های برندهای ایرانی در شبکه‌های اجتماعی…

06 بهمن 1403

دیدگاه کاربران (2 دیدگاه)

  1. سلام. ممنون خیلی مفید بود. این کتاب ترجمه هم شده؟ اگر شده نام مترجم و ناشرش رو لطف می کنید بگید؟

    1. سلام و سپاس از همراهی شما.
      این کتاب هنوز ترجمه نشده است، اما ما به زودی در دیتاک خلاصه‌ای فارسی از آن را منتشر و امکان دانلود رایگان را در اختیار علاقمندان قرار می‌دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید