بازاریابی سنتی در مقایسه با بازاریابی مدرن ضعفهای قابلتوجهی دارد. با وجود اینکه هنوز هم بسیاری از برندها از بازاریابی سنتی استفاده میکنند، بازاریابی مدرن بهمرور در حال تبدیلشدن به یکی از اصلیترین روشهای بازاریابی است. این بازاریابی برای اولین بار این امکان را برای کسبوکارها به وجود آورده است تا با کمترین هزینه ممکن در بازارهای مختلف حضور پیدا کنند. با استفاده از ابزارهای گوناگونی که در بازاریابی مدرن وجود دارد، منابع مالی تعیینکننده اصلی در دسترسی به اهداف تجاری برندها نخواهند بود، بلکه خلاقیت حرف اول و آخر را میزند. در این مطلب سعی شده تا اصول بازاریابی درونگرا به شکل جامع و کامل شرح داده شود.
بازاریابی مدرن قصد دارد با استفاده از ابزارهای دیجیتال و پتانسیلهایی که در تکنولوژیهای جدید وجود دارد، به پیشبرد اهداف مارکتینگ بپردازد. اصلیترین هدف بازاریابی مدرن بهینهسازی فعالیتهای بازاریابی است تا بتوان با کمترین منابع به بیشترین نتایج دست یافت. در سالهای اخیر با توسعه پلتفرمهای آنلاین و افزایش غیر قابل تصور کاربران در آنها بازاریابی مدرن بهشدت به اهداف خود نزدیک شده است؛ به همین دلیل بسیاری از کسبوکارها برای توسعه برند خود از آن استفاده میکنند.
در بازاریابی مدرن مفاهیم مختلفی وجود دارد که کسبوکارها و بهویژه بازاریابان باید از آن اطلاع داشته باشند. یکی از مهمترین مفاهیمی که در این باره وجود دارد، بازاریابی درونگراست که سبب شده است تصمیم بگیریم در این مطلب به معرفی اصول آن بپردازیم و شما را با آن بیشتر آشنا کنیم؛ پس تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
بازاریابی درونگرا چیست؟
بازاریابی درونگرا، اینباند مارکتینگ یا بازاریابی ربایشی فرایندی است که کمک میکند مشتریان بالقوه بهکمک آن با شرکتها، برندها یا کسبوکارها آشنا شوند و سفر خود را با آنها آغاز کنند. مفهوم اصلی بازاریابی درونگرا بسیار ساده است و میتوان بهراحتی آن را درک کرد، اما برای اجرای آن استراتژیهای مختلفی وجود دارد که مارکترها باید با آنها آشنایی داشته باشند تا بتوانند با استفاده از آنها به بهترین نتایج ممکن برای کسبوکارها و برندها دست یابند.
اصول بازاریابی درونگرا به این صورت است که کسبوکارها بهجای مراجعه مستقیم به مشتریان زمینهای را فراهم میکنند تا مشتریانی که مخاطب اصلی برند هستند، مسیر خود را بهصورت خودکار پیدا کنند. درواقع با استفاده از بازاریابی درونگرا این امکان برای کسبوکارها به وجود میآید تا بهجای استفاده از تبلیغات سنتی ارزشهای متفاوتی برای مشتریان خلق شود. این کار سبب میشود مشتریان بهصورت خودکار کسبوکارهای موردنظر خود را انتخاب کنند.
برای اجرای بازاریابی درونگرا استراتژیها و ابزارهای مختلفی وجود دارد که مارکترها میتوانند از آنها استفاده کنند. یکی از مهمترین استراتژیها بازاریابی محتواست که با استفاده از آن مشتریان میتوانند به سادهترین شکل برند موردنظر خود را از میان هزاران برند و کسبوکار پیدا کنند و از این طریق به رفع نیازهای خود بپردازند.
سئو، بازاریابی شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوا، بلاگها و رویدادها جزء اصلیترین ابزارها و روشهایی هستند که برای بازاریابی درونگرا یا اینباند مارکتینگ استفاده میشوند. بهتر است بدانید اینباند مارکتینگ یکی از مقرون به صرفهترین روشهای بازاریابی است که کسبوکارها میتوانند برای معرفی کسبوکار خود از آن استفاده کنند.
مهمترین مرحله در بازاریابی درونگرا جذب مشتری است. برای جذب مخاطبان جدید کسبوکارها باید تحقیقات گستردهای را درباره آنها انجام دهند. در بازاریابی درونگرا کسبوکارها باید دقیقاً جایی حضور داشته باشند که مشتریان بالقوه در آن حضور دارند، اما این کار باید کاملاً هوشمندانه انجام شود تا مشتریان احساس کنند خودشان به سراغ فروشنده و کسبوکار موردنظر رفتهاند و با آن آشنا شدهاند.
ی
کی از مهمترین اشتباهاتی که در بازاریابی درونگرا انجام میشود، Call To Action های غیرحرفهای است. کسبوکارها برای اجرای بازاریابی درونگرا باید بهصورت کاملاً نامحسوس مخاطبان خود را فراخوانی کرده و از هرگونه مراجعه به مخاطب و درخواستهای صریح برای خرید خودداری کنند.
تفاوت بازاریابی درونگرا با برونگرا چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، در اصول بازاریابی درونگرا کسبوکارها باید زمینهای را فراهم کنند تا مشتریان بتوانند بهصورت کاملاً اختیاری یا حتی تصادفی شرکتها و کسبوکارهای مختلف را پیدا کنند. در بازاریابی درونگرا هدف کسبوکارها و برندها کمک به مشتریان برای خرید و رفع نیازهایی است که از آن برخوردارند؛ درحالیکه بازاریابی برونگرا فلسفهای متفاوت دارد.
بازاریابی برونگرا یکی از اصلیترین استراتژیها در بازاریابی سنتی به شمار میرود. ایده اصلی بازاریابی برونگرا این است که کسبوکارها بهجای منتظرماندن برای جذب مشتریان جدید باید بهصورت مستقیم و بهکمک روشهای مختلفی که وجود دارد، به آنها مراجعه کنند. بازاریابی برونگرا سبب میشود تا بسیاری از افراد حتی آنهایی که تمایل به خرید یک محصول خاص ندارند نیز با کسبوکار موردنظر آشنا شوند.
با وجود اینکه در حال حاضر بازاریابی برونگرا کمتر موردتوجه برندها قرار گرفته است، نکتهای که درباره این نوع بازاریابی باید بدانید این است که بازاریابی درونگرا برخلاف تصورم موجود هنوز هم بهصورت گسترده استفاده میشود. بسیاری از مارکترها ترجیح میدهند در کنار بازاریابی درونگرا از بازاریابی برونگرا برای هدف قراردادن درصد بیشتری از کاربران استفاده کنند تا بدین طریق فروش محصولات خود را در کوتاهمدت افزایش دهند. بازاریابی درونگرا در بسیاری از موارد بهترین روش برای تحقق اهداف کوتاهمدت برندها خواهد بود.
یکی از اصلیترین تفاوتهای موجود در اصول بازاریابی درونگرا و برونگرا، این است که در بازاریابی درونگرا بیشتر روی مشتریان بالقوه تمرکز میشود؛ درحالیکه در بازاریابی برونگرا ممکن است درصد قابلتوجهی از افراد در معرض فعالیتهای مرتبط با بازاریابی قرار بگیرند. بازاریابی درونگرا یا اینباند مارکتینگ معمولاً در کوتاهمدت نتایج قابلتوجهی ندارد و کسبوکارها برای دستیابی به اهداف موردنظر باید مدتزمان قابلتوجهی صبر کنند، اما در مقابل بازاریابی برونگرا بهصورت تهاجمی به سمت کاربران خواهد رفت و نتایج بسیار سریعی را برای کسبوکارها ایجاد خواهد کرد.
بازاریابی درونگرا برای کدام کسبوکارها مفیدتر است؟
این بازاریابی برای بسیاری از کسبوکارها یکی از بهترین روشهای بازاریابی به شمار میرود، اما همانطور که اشاره کردیم، اصول بازاریابی درونگرا به نحوی است که با استفاده از آن نمیتوان به نتایج آنی دست پیدا کرد. کسبوکارهایی که به دلایل مختلف باید در کوتاهمدت به اهداف خود دست پیدا کنند، بهتر است در ابتدا روی بازاریابی درونگرا متمرکز شوند.
نکتهای که در این باره باید به آن توجه داشته باشید، این است که بسیاری از کسبوکارها و برندها باید همزمان از بازاریابی درونگرا به همراه بازاریابی برونگرا استفاده کنند. این کار سبب خواهد شد تا برندها بتوانند به بهترین شکل ممکن به اهداف مشخصشده دست پیدا کنند.
مزیتهای بازاریابی درونگرا
یکی از مهمترین مزایای بازاریابی درونگرا هدفمندی آن است. با استفاده از این روش بازاریابی کسبوکارها میتوانند بهصورت ویژه گروه خاصی از مشتریان بالقوه خود را هدف قرار دهند. این کار سبب میشود نیازهای مشتریان به بهترین شکل ممکن شناسایی شود و بتوان رضایت آنها را بهطور قابلتوجهی افزایش داد.
اصول بازاریابی درونگرا به این صورت است که کسبوکارها میتوانند با استفاده از آن با کمترین هزینه ممکن به معرفی خود به مشتریان هدف بپردازند. بازاریابی درونگرا جزء مقرون به صرفهترین روشهای بازاریابی به شمار میرود که کسبوکارها میتوانند برای رشد خود از آن استفاده کنند. این روش در مقایسه با سایر روشها و استراتژیهای بازاریابی از ROI و بازگشت سرمایه بیشتری برخوردار است؛ به همین دلیل روز به روز بر محبوبیت آن افزوده میشود و کسبوکارهای بیشتری تصمیم میگیرند برای دستیابی به اهداف خود از آن استفاده کنند.
مراحل بازاریابی درونگرا
اولین مرحله از بازاریابی درونگرا جذب (Attract) مخاطبان است. بازاریابان باید بتوانند با استفاده از استراتژیهای مختلف مانند تولید محتوا در بلاگها، حضور مؤثر در شبکههای اجتماعی، تبلیغات ریتارگتینگ و… به بهترین شکل ممکن مخاطبان خود را جذب کنند. اصول بازاریابی درونگرا به این صورت است که تنها باید به جذب مخاطبانی پرداخت که تمایل به تعامل با کسبوکار را داشته باشند.
مرحله تبدیل (Convert) مهمترین مرحله از بازاریابی درونگرا به شمار خواهد رفت. کسبوکارها و مارکترها باید بتوانند بعد از جذب مخاطبان با استفاده از روشهای مختلف آنها را به مقاصد موردنظر خود هدایت کنند و به دریافت اطلاعات آنها بپردازند. در مرحله بعد که مرحله نهاییکردن (Close) نام دارد، باید مخاطبان را به خریدار تبدیل کرد. در این مرحله میتوان با هدایت مخاطبان با صفحات خرید و ارائه پیشنهادهای جذاب زمینه نهاییکردن خرید و اهداف موردنظر را ایجاد کرد.
آخرین مرحله در بازاریابی درونگرا مرحله خوشحالکردن مشتری (Delight) است. در این مرحله باید از این موضوع اطمینان یافت که مشتریان به اهداف خود دست یافتهاند. خدمات پس از فروش، پیگیری نظرات مشتریان و اهمیت به مشکلاتی که با آن روبهرو میشوند، جزء مهمترین مواردی به شمار میرود که کسبوکارها باید در مرحله Delight به آن توجه داشته باشند.