«صنعت بیمه از نگاه کاربران شبکههای اجتماعی» عنوان گزارش تخصصی تازه دیتاک است که با همکاری بیمه دات کام تهیه شده است. این پژوهش با بررسی بیش از 3 میلیون داده با موضوع «بیمه» در فضای مجازی انجام شده و نشان میدهد، بین سهم شرکتهای بیمه از محتوای منتشرشده در فضای مجازی درباره آنها و سهمشان از فروش در ۵ ماه نخست سال ۱۴۰۳، رابطه معناداری وجود دارد؛ پیوندی میان فضای مجازی و واقعیت، که بیش از پیش بر امکانپذیری استفاده از کلانداده شبکههای اجتماعی به عنوان روشی قابل اتکا، در دسترس و کمهزینه در تحقیقات بازار و شناسایی دغدغهها و نیازهای مشتریان صحه میگذارد.
اگر هنوز با مجموعه گزارش «برندهای ایرانی در شبکههای اجتماعی» آشنایی ندارید…
دیتاک مدتی است انتشار مجموعه گزارشهایی را با موضوع «برندهای ایرانی در شبکههای اجتماعی» آغاز کرده است. در این گزارشها، با بررسی میلیونها محتوا در شبکههای اجتماعی به موضوعی پرداختهایم که علیرغم اهمیت فراوان، کمتر با نگاه جامع و کارشناسی بررسی شده: حضور و فعالیت برندهای ایرانی در شبکههای اجتماعی! در این گزارشها به معیارهای مهمی چون «آگاهی از برند در شبکههای اجتماعی»، «سهم صدای اجتماعی» و «نرخ تعامل» صفحات برندها پرداختهایم و تلاش کردهایم از دل این مفاهیم، اطلاعات و بینشهایی مفید و قابل اتکا در مورد نحوه فعالیت برندهای فعال در صنایع مختلف در شبکههای اجتماعی استخراج کنیم. با توجه به اهمیت روزافزون حضور و فعالیت کسب و کارها در شبکههای اجتماعی (که در ابتدای این پست وبلاگ مفصل به آن پرداختهایم)، امیدواریم بینشها و آمار و ارقامی که در این گزارشها ارائه میشوند راهگشای برندهای مطرح ایرانی در مسیر سیاستگذاری دادهمحور و فعالیت هرچه بهتر و هدفمندتر در فضای مجازی باشند.
سوشال لیسنینگ چیست و چگونه میتواند به شرکتهای بیمه کمک کند؟
در یک تعریف ساده، سوشال لیسنینگ (Social Listening) یا گوشدادن به شبکههای اجتماعی، یعنی زیر نظر گرفتن فضای مجازی به منظور اطلاع از انتشار هر گونه محتوای مرتبط با سازمان یا برند است. امروزه کمتر سازمانی پیدا میشود که از اهمیت حضور، فعالیت و پایش آنچه در فضای مجازی دربارهاش گفته میشود، غافل باشد. سوشال لیسنینگ یا پایش شبکههای اجتماعی به سازمانها امکان میدهد تا محتوای مربوط به سازمان در فضای مجازی را زیر نظر بگیرند، از نظرات، دغدغهها، نیازها و احساسات مشتریان که در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند مطلع شوند، آنها را تحلیل کنند. علاوه بر این، گوشسپاری اجتماعی میتواند به شناسایی روندهای جدید بازار، فرصتهای کسب و کار و تهدیدهای محتمل کمک کند. در نتیجه، اطلاعات به دست آمده از گوشسپاری اجتماعی میتواند برای بهبود محصولات و خدمات، توسعه استراتژیهای بازاریابی و حتی برای شکلدهی به سیاستهای کلان کسب و کارها مورد استفاده قرار گیرد. این فرآیند نه تنها به افزایش رضایت مشتریان کمک میکند بلکه موجب ارتقاء موقعیت رقابتی شرکتها در بازار نیز میشود.
صنعت بیمه، صنعتی بزرگ است که با طیف وسیعی از مشتریان سر و کار دارد. عواملی چون تماس مستقیم با تعداد بالایی از مشتریان، وجود قوانین و سازوکارهای پیچیده و… باعث میشود در بسیاری موارد شاهد بروز چالش در مواجهه سازمان با مشتری باشیم. این چالشها در فضای شبکههای اجتماعی بازتاب مییابد و بررسی و تحلیل آنها میتواند کمک بزرگی به سنجش کیفیت، بهینهسازی ارتباط با مشتریان، شناسایی نقاط ضعف و بهبود استراتژیهای سازمان بکند.
جمعیتی معادل جمعیت ایران، سالانه 20 بار محتوا با موضوع بیمه در فضای مجازی میبیند!
در یکسال گذشته 3 میلیون و 400 هزار محتوا با موضوع «بیمه» در فضای مجازی منتشر شده که بیش از ۱۸۰ هزار از این محتوا به توییتها و کامنتهای کاربران در اینستاگرام و تلگرام اختصاص داشته است. بازدید محتوای مجازی بیمه حداقل 1.8 میلیارد برآورد شده است؛ این یعنی جمعیتی به بزرگی جمعیت ایران، 20 بار در سال محتوایی با موضوع بیمه در فضای مجازی ببیند.
سهم فروش شرکتهای بیمه و سهم محتوای آنها در فضای مجازی؛ آیا همانقدر بیمه میخریم که درباره آن در فضای مجازی گفتگو میکنیم؟
آمار عملکرد صنعت بیمه در 5 ماه نخست سال 1403، که توسط بیمه مرکزی منتشرشده احتمالا تازه ترین آمار رسمی درباره عملکرد صنعت بیمه است. بخشی از این گزارش به بررسی سهم شرکتهای بیمه از حق بیمه تولیدی یا همون فروش حق بیمه پرداخته است. بررسیهای دیتاک نشان داد سهم محتوای منتشرشده با موضوع هر یک از این شرکتهای بیمه با سهم آنها از فروش همبستگی دارد (ضریب تعیین R2 در رگرسیون .77 است). از نظر تعداد محتوا بیشترین محتوای مجازی را شرکت «بیمه ایران» به خود اختصاص داده و بیمه ملت، بیمه دانا و دی در رتبههای بعدی قرار دارند.
همبستگی سهم محتوا درباره انواع بیمه با سهم فروش
نکته جالب توجه دیگر، نزدیکی درصد محتوای مربوط به انواع بیمه، به سهم فروش هر یک از آنهاست. برای مثال، شاخه درمان، که حدود ۴۶.۵ درصد از سهم فروش شرکتهای بیمه را به خود اختصاص داده در شبکه توییتر، حدود ۴۷ درصد محتوای توییتهای مربوط به انواع بیمه را نیز در اختیار داشته است.
وجود این دو همبستگی، دو پرسش جسورانه را پیش روی ما میگذارد:
- آیا میتوان از این پیوند برای تحقیقات عمیقتر درباره صنعت بیمه بهره جست و از افکارسنجی در فضای مجازی به عنوان روشی کمهزینه و مفید به عنوان بخشی از تحقیقات بازار شرکتهای بیمه استفاده کرد؟
- در مقیاسی وسیعتر؛ آیا بین سهم تقاضا برای انواع یک محصول یا خدمت در دنیای واقعی و میزانی که درباره آن در دنیای مجازی صحبت میکنیم ارتباطی وجود دارد؟
آیا این همبستگی میان محتوا و سهم فروش بیمه قابل تعمیم است؟
قطعا برای اطمینان از وجود این همبستگی و همچنین بررسی چرایی و چگونگی آن به تحقیقات بیشتری نیاز است. چند نکته کلیدی که باید در نظر داشته باشیم عبارتند از:
- تعمیمپذیری همبستگی: برای اینکه بتوانیم این همبستگی را به بازههای زمانی دیگر و شرایط مختلف تعمیم دهیم، نیاز به بررسی دادهها در دورههای زمانی متنوع و شرایط مختلف داریم. این کار به ما کمک میکند تا الگوهای پایدارتر و قابل اعتمادتر را شناسایی کنیم.
- رابطه علت و معلولی: تاکید بر این نکته ضروری است ک در علم آمار، وجود همبستگی لزوماً نشاندهنده رابطه علت و معلولی نیست. مثلاً در این مورد، نمیتوان با قطعیت گفت که فروش بیشتر منجر به افزایش محتوای منتشرشده میشود یا برعکس، این افزایش سهم محتواست (برای مثال در قالب کمپینهای تبلیغاتی) که بر بیشتر شدن سهم فروش تاثیر گذاشته است. برای بررسی این سوالات، نیاز به تحلیلهای پیچیدهتر و دادههای بیشتر داریم.
- متغیرهای مداخلهگر: ممکن است متغیر سومی مانند مدیریت بهتر یا نیروی انسانی باانگیزه و کاربلد وجود داشته باشد که هم بر فروش و هم بر میزان محتوای منتشرشده تأثیرگذار است. شناسایی و تحلیل این متغیرها به درک بهتر رابطه بین سهم فروش و سهم محتوا کمک میکند.
برای بررسی بیشتر با دیتاک تماس بگیرید…
اگر شما یکی از مدیران یا دستاندرکاران یکی از شرکتهای بیمه ایرانی هستید، دیتاک همواره آماده کمک به شماست. برای ارائه تحلیلهای موشکافانه و بررسی 360 درجه وضعیت برند خود در فضای مجازی، کافیست با سامانه سوشال لیسنینگ دیتاک تماس بگیرید.